دانلود آهنگ که آرمان نسلم تباه شد محسن نامجو

دانلود آهنگ که آرمان نسلم تباه شد محسن نامجو

هم اکنون سوپرایز ویژه رسانه موزیک روید برای شما ⌛ دانلود اهنگ که آرمان نسلم تباه شد با صدای محسن نامجو به همراه تکست و بهترین کیفیت ♫

Download Old Music BY : MHSN NAMJV | KH ARMAN NSLM TBAH SHD With Text And 2 Quality 320 And 128 On Music-Roid.ir

من لولیتایی می شناختم 🎝⌛

نقاش ِ طبیعت ِ بی جان

خسبیده در پَر ِ قو(ترانه از سایت ) 🎝⌛

تهران

و احمد 🎝⌛

دیپلمه ریاضی و ناراضی

راننده تاکسی ِ زردمبو 🎝⌛

مشهد

هر دو 🎝⌛

مربوط به زمانه ای

که ناگاه همه چیز 🎝⌛

از دست رفت

از هر سو 🎝⌛

ایران

احمد گفت : 🎝⌛

آی لولیتا !

منم سوار خسته ِ سرنوشت 🎝⌛

که آرمان نسلم تباه شد

و لولیتا عاشق آن تباه شد 🎝⌛

عاشق شده بر احمد ِ تباه شده بر اسبش

درازکِش 🎝⌛

25 سال گذشت

من لولیتایی می شناسم 🎝⌛

که نمی دانم از او هیچ جز سر ِ مویی

تهران 🎝⌛

و خویش

دیپلمه ریاضی و ناراضی 🎝⌛

نه گواهینامه ای

نه اسبی نه یابویی 🎝⌛

هیچ کجای ایران

هالوژن ِ عظیم ِ امید 🎝⌛

که اینک در من می زند سو سو

نه آنقدرم ابله 🎝⌛

نه آنقدر دروغگو

که بگویم سوار ِ خسته ِ سرنوشت 🎝⌛

اینچنین پُر رو

نه نسلم آرمانی دارد اصلا 🎝⌛

که از دست رود

نه پولی که بگریزم 🎝⌛

نه کونی که هَم کِشم

یا خود را ُکشم 🎝⌛

پس هیچ لولیتایی مرا در خویش نخواهد پذیرفت

حتی در ریسایکِلبینش 🎝⌛

بُگذارم و بُگذرم

غمگنانه و شاد 🎝⌛

ما تحت گشاد و دل آزرده

🎝⌛

پخش آنلاین موزیک که آرمان نسلم تباه شددانلود آهنگ با کیفیت عالی 320دانلود آهنگ با کیفیت خوب 128

متن آهنگ که آرمان نسلم تباه شد محسن نامجو

من لولیتایی می شناختم 🎝⌛

نقاش ِ طبیعت ِ بی جان

خسبیده در پَر ِ قو(ترانه از سایت ) 🎝⌛

تهران

و احمد 🎝⌛

دیپلمه ریاضی و ناراضی

راننده تاکسی ِ زردمبو 🎝⌛

مشهد

هر دو 🎝⌛

مربوط به زمانه ای

که ناگاه همه چیز 🎝⌛

از دست رفت

از هر سو 🎝⌛

ایران

احمد گفت : 🎝⌛

آی لولیتا !

منم سوار خسته ِ سرنوشت 🎝⌛

که آرمان نسلم تباه شد

و لولیتا عاشق آن تباه شد 🎝⌛

عاشق شده بر احمد ِ تباه شده بر اسبش

درازکِش 🎝⌛

25 سال گذشت

من لولیتایی می شناسم 🎝⌛

که نمی دانم از او هیچ جز سر ِ مویی

تهران 🎝⌛

و خویش

دیپلمه ریاضی و ناراضی 🎝⌛

نه گواهینامه ای

نه اسبی نه یابویی 🎝⌛

هیچ کجای ایران

هالوژن ِ عظیم ِ امید 🎝⌛

که اینک در من می زند سو سو

نه آنقدرم ابله 🎝⌛

نه آنقدر دروغگو

که بگویم سوار ِ خسته ِ سرنوشت 🎝⌛

اینچنین پُر رو

نه نسلم آرمانی دارد اصلا 🎝⌛

که از دست رود

نه پولی که بگریزم 🎝⌛

نه کونی که هَم کِشم

یا خود را ُکشم 🎝⌛

پس هیچ لولیتایی مرا در خویش نخواهد پذیرفت

حتی در ریسایکِلبینش 🎝⌛

بُگذارم و بُگذرم

غمگنانه و شاد 🎝⌛

ما تحت گشاد و دل آزرده

🎝⌛